دکتر محمدجواد فدائی در شماره امروز روزنامه اطلاعات نوشت: سابقة آشنایی من با جناب حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی(ره) به حدود سال ۱۳۶۸ برمیگردد، زمانی که جوانی حدود ۳۰ ساله و معاون برنامهریزی و هماهنگی امور اجرایی استانداری کرمان بودم. آن سالها به همّت استاندار خوشفکر وقت و با هدف شناخت بیشتر کرمان و فرهنگ مردم کرمان، نهادی به نام «مرکز کرمانشناسی» ایجاد شد تا با اطلاع بیشتر از امکانات، موانع و مشکلات، راههای درستتر و سریعتر برای توسعة استان کرمان یافته شود. این مرکز محلی برای گردهمایی کرمانیهای دلسوز و مؤثر شده بود و در نشستها و گردهماییهای آن، با حجتالاسلام سیدمحمود دعایی آشنا شدم و با این انسان نمونه افتخار مصاحبت پیدا کردم. برایم خیلی جالب و آموزنده بود که چگونه فردی که به ظاهر سابقه و شناخت چندانی از من ندارد تا این اندازه به من لطف و محبت دارد. اگرچه بعدها با ایشان بیشتر مأنوس شدم، لیکن ارتباط ما بیشتر در جلسات شورای عالی مرکز کرمانشناسی بود که به میزبانی ایشان برگزار میشد. خاطرات بسیار خوش و آموزندهای از مصاحبت با این انسان وارسته در آن جلسات دارم. به نظر من زندگی این «محمود مردم»، چند نکته را روشن ساخت و یک سؤال بزرگ هم در اذهان ایجاد کرد، این چند نکته عبارتند از:
ـ در این جامعه پر از تلاطم و تنش و علیرغم همه مشکلات و ناملایمات، میتوان به گونهای زندگی کرد که عموم مردمی که با انسان برخورد داشتهاند، اظهار رضایت و خرسندی بنمایند. میتوان عملاً نشان داد که «میزان رأی ملت است» و مردم قضاوت میکنند که یک انسان خوب زیسته است یا بد.
ـ میتوان سیاسی بود و درست زندگی کرد، میتوان در عین سیاسی بودن صادق و سالم بود، میتوان سیاستمدار بود اما اهل سیاستبازی و تند و افراطی نبود و از حریم عدالت و اعتدال پا را فراتر نگذاشت. دعایی(ره) عملاً نشان داد که میتوان اینگونه در مسیرهای سیاسی حرکت کرد.
ـ میتوان ۶ دوره، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بود و جایگاه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اجرایی بالایی داشت، اما از کوچکترین رانتی استفاده نکرد. ساده زیست و پاکدست بود و هیچگاه از قناعت دور نشد.
ـ میتوان با اخلاق بود، مهربان بود، تواضع بیحد و حصر داشت و بزرگ هم بود و مقام و منزلت داشت و باز هم مورد احترام بود و نشان داد که بداخلاقی، صلابت و تکبّر محال است برای انسان جایگاهی فراهم آورد.
و اما یک سؤال بزرگ: چه عاملی دعایی را دعایی کرد؟ سیّد بودن؟ روحانی بودن؟ متدیّن بودن؟ دانشمند بودن؟ یار امام بودن؟ مورد وثوق مقام معظم رهبری بودن؟ رسانهای بودن؟ اهل ادب و فرهنگ بودن؟ نمیدانم کدامیک از این ویژگیها. شاید بعضی یا همة این ویژگیها و یا هیچکدام. این خصلتها بعضاً یا تماماً در افراد دیگری هم وجود داشته است یا دارد، اما چرا آنها دعایی نشدند و یا دعایی نیستند؟
روحش شاد