عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه «ملک سلیمان» تلویزیون گفت: در حوادث داخلی تاسف میخورم که برخی حرفها را میشنوم و میگویم خدا حاج قاسم را دوست داشت که رفت. بعضی حرفها واقعا دردآور است.
به گزارش جماران، مهمترین بخشهای صحبتهای علی لاریجانی را در این زمینه در ادامه میخوانید:
حاج قاسم پذیرفته بود که تنوع فکری در جامعه هست
حاج قاسم قدرت اقناع گری داشت و میتوانست تعامل کند.
او پذیرفته بود که تنوع فکری در جامعه هست؛ هم در بدنه جامعه و هم مسئولین.
ایشان آدم آرمانی بود، آدمی بود که برای خودش مسلکی داشت ولی قبول داشت که تنوع وجود دارد و باید با همه این تنوعات یک زیست سازگار سیاسی را تعریف کرد.
او چارچوب ذهنی برای خودش داشت، ارزشهایش روشن بود، ولی پذیرفته بود که در جامعه باید رفتار عقلایی با جریانهای مختلف داشت.
همه جا هم برای ایشان جاده آسان نبود، ولی میتوانست افرادی را پیدا کند و گفت و گو کند و مسائل را حل کند.
از آن مدیرانی نبود که همه بار را به دوش مدیر ارشد کشور بیاندازد و دائم به رهبری پناه ببرد. مدیران دائم موضوع را به جای دیگر حواله ندهند.
گاهی در مسائل برون مرزی اختلاف بود، ولی وقتی ایشان میآمد توضیح میداد.
حاج قاسم دارای رای بود ولی در انتخابات کمتر ورود میکرد
حاج قاسم اگر مخاطرهای میدید ورود میکرد.
حاج قاسم دارای رای بود ولی کمتر ورود میکرد، با ما رایزنی هم داشت ولی علنی ورود نمیکرد.
در حوزه کلان مسائل انقلاب اسلامی احساس وظیفه میکرد. گاهی در کشور آشفتگیهایی بوجود آمده بود، ایشان حساس بود، ملاقات میکرد، میگفت باید چه کرد، مرقومهای میداشت.
حاج قاسم مخصوصا در صیانت از جایگاه ولایت فقیه خودش را مسئول میدانست.
حاج قاسم فرزند امام بود و تربیت یافته مکتب آیتالله خامنهای/ در دستهبندیهای داخلی قرار نمیگرفت
یک دسته از سیاستمداران قبول دارند که تکثر وجود دارد و باید آن را به سمت وحدت ببرند. حاج قاسم درک درستی از موضوع داشت؛ او از جنس مدیران التیامبخش بود، وحدت در کثرت را دنبال میکرد.
قبول داشت که جامعه در نهایت باید یک فکر را جلو ببرد، اما دلیل نمیشود که تکثر را نبینیم.
برخی حرفها را میشنوم با خودم میگویم خدا حاج قاسم را دوست داشت که رفت
در حوادث داخلی تاسف میخورم که برخی حرفها را میشنوم و میگویم خدا حاج قاسم را دوست داشت که رفت. بعضی حرفها واقعا دردآور است. آیتالله خامنهای ۶۰ سال در راه دیکتاتوری مبارزه کرده، قبل و بعد از انقلاب.
دیدم که ایشان جلوی رفتارهای دیکتاتور مابانه را میگرفت؛ ولایت فقیه برای این است. اما برخی جور دیگری میفهمد و این دردآور است.
ما در این کشور همه در یک کشتی نشستهایم، با حرفمان آن را سوراخ نکنیم. کشتی اگر سوراخ شد همه در بحران قرار میگیریم.
حاج قاسم برای سلامتی کشتی انقلاب خیلی فکر میکرد، دردمند بود و خوب هم فکر میکرد./ جماران
لاریجانی: دیدم که «حاج قاسم»، جلوی رفتارهای دیکتاتورمابانه را میگرفت / نمیشود، بگویید پلیس بیاید، همه «تحولات فرهنگی» را در خیابان حل کند
علی لاریجانی: حاج قاسم میگفت با تضاد درست کردن نمیشود مشکل را حل کرد
در جلساتی که داشتیم حاج قاسم میگفت که نمیشود با فلان فکر مملکت را اداره کرد. با تضاد درست کردن که نمیشود مشکل را حل کرد.
گاهی یک مسئله مهم بینالمللی مطرح بود، دو سه تا حاشیه دیگر هم به آن اضافه میکردند. میگفتند چرا کار ما را سخت میکنند؟ میگفت شما باید کار ما را تسهیل کنید.
علنا موضع نمیگرفت، از کنارشان رد میشد. اگر کسی که کار بزرگی دستش باشد وارد این کارهای جزئی نباید بشود. غصه میخورد.
وقتی در داخل به خاطر چیزهای کم ارزش اختلاف را به جایی میبرند که شکاف ایجاد میشد حاج قاسم رنج میبرد.
شکافها و کشمکشها وقتی علاج نمیشود تبدیل به کینه و خشونت میشود. نتیجهاش دستهبندیها در جامعه است که بجای توسعه کشور دنبال کشمکش میروند، کاملا لطمه به منافع ملی میخورد.
برخی کشورها در منطقه سالهاست دچار کشمکش داخلی هستند؛ پول دارند ولی صرف چیزهای دیگر میشود. ما باید بفهمیم که این طور عمل نکنیم. جامعهای پویا نیست که تکثر در آن نباشد.
شهید مطهری در یکی از آثارشان نکتهای میگویند که خیلی پندآموز است؛ میگویند ببینید تاریخ تمدن اسلامی که گل سرسبد شد چرا بوجود آمد؟ تمدن اسلامی درجه یک بود. ایشان میگویند علت پیشرفت این بود که جوامع مختلف پذیرفتند که تحت این چارچوب قرار بگیرند و همچنین مدارای حکام اسلامی. همه فکر میکردند که میتوانند در این چارچوب زیستی مثل مسلمانان داشته باشد. تکثر را میپذیرید ولی چارچوب حکومت اسلامی را هم میپذیرید. هر کدام را کنار بگذارید به تمدن اسلامی نمیرسید.
علی لاریجانی: ساحت فرهنگی را نمیشود با ساحت امنیتی حل کرد
حاج قاسم از معدود رجال امنیتی بود که مسائل فرهنگی را خوب میفهمید.
تحولات فرهنگی آرام است. نمیشود بگویید پلیس بیاید در خیابان همه را حل کند؛ باید ایجاد اقناع بکنید.