حمیدرضا جلائیپور جامعهشناس اصلاحطلب در روزنامه اعتماد نوشت:
** اين سوال پيش روي ما است كه در اين انتخابات چه ميتوان كرد؟ در شرايط فعلي براي پاسخ به اين سوال از دو رويكرد ميتوان استفاده كرد، من مدافع رويكرد دوم هستم. در رويكرد اول از «تقدم اصلاحات ساختاري بر اصلاحات سياستي» دفاع ميشود و انتخابات مهندسي شده را جدي نميگيرد. اين رويكرد قبل از انتخابات انتظار دارد حكومت تغييرات ساختاري را بپذيرد تا زمينه انتخابات معنادار فراهم شود.
** در رويكرد دوم كسي منكر نياز كشور به اصلاح ساختاري نيست ولي از «تقدم اصلاح سياستها» نسبت به اصلاح «ساختارها» دفاع ميكند و همچنان انتخابات ۱۴۰۲ را جدي ميگيرد.
** در شرايطي كه حكومت دنبال «خود اصلاحي» نيست و در شرايطي كه نيروهاي جامعه مدني، آن توان را ندارند كه به حكومت تغييرات ساختاري را بقبولانند، اتفاقا شايسته است كه شهروندان از حق شهروندي خود استفاده كنند و به قصد اصلاح «سياستها» در انتخابات فعال شوند.
** اگر در اين راه نامزدهاي آنها تاييد نشدند و اگر اصلا مردم در انتخابات شركت جدي نكردند، حداقل نيروهاي حامي شركت در انتخابات ضرر نكردهاند بلكه وظيفه مدني خود را در برابر شرايط خطير كشور ايفا كردهاند.
** چرا وضعيت فعلي كشور خطير است؟ چند سالي است كه در صحنه اصلي سياسي كشور فقط دو بازيگر اصلي و مخرب وجود دارد.
** از يك طرف «خالصگرايان» هستند كه .... معترضان ناراضي را جمع ميكنند و يك لحظه از شخم زدن بروكراسي و فراري دادن نخبگان و استادان را از دست نميدهند. سمت ديگر صحنه سياسي، «سرنگونيطلبان» هستند و بيصبرانه منتظر فروپاشي سياسي در اثر انفجار نارضايتيها در اثر گرانيها و كمبود انرژي و ديگر كالاها هستند.
** اوضاع كشور خطير است چون صحنه سياسي از حضور ميانهها، واقعگراها و عقلا خالي است. در چنين صحنهاي مواجهه با انتخابات بر اثر رويكرد اول صحنه سياسي را بيشتر به نفع تندروهاي طرفين خالي ميكند. در شش ماه پيش رو كنشگري انتخاباتي تلاشي است كه كوشش ميكند «خود خواسته» صحنه سياسي را براي تندروهاي طرفين خالي نكند.