کد خبر: ۵۷۴۷
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۴
ارسال به دوستان
ذخیره
اسفندماه سال 92 با ادعاهای پدری نگران مبنی بر اینکه دختر 18 ساله‌اش به نام غزاله به طرز مرموزی گم‌شده است، پلیس پایتخت به تجسس‌های ویژه‌ای برای پرده برداشتن از سرنوشت دختر گمشده دست زد.
روزنامه ایران نوشت:اسفندماه سال 92 با ادعاهای پدری نگران مبنی بر اینکه دختر 18 ساله‌اش به نام غزاله به طرز مرموزی گم‌شده است، پلیس پایتخت به تجسس‌های ویژه‌ای برای پرده برداشتن از سرنوشت دختر گمشده دست زد.

این پدر که آشفته بود وقتی پیش روی بازپرس دادسرای جنایی تهران ایستاد، گفت: «روز گذشته دخترم برای رفتن به مطب یک پزشک از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. هر چه چشم به راه ماندیم به خانه نیامد. هر دقیقه دل نگرانی‌مان بیشتر می‌شد. چند بار به موبایلش زنگ زدم وقتی دیدم از دسترس خارج است دلواپس شدم تا اینکه به مطب آن پزشک مراجعه کردم و فهمیدم غزاله به آنجا رفته اما به دلیل شلوغی مطب از وی خواسته شده بود یک ساعت منتظر بماند، اما وی مطب را ترک کرده بود نگران هستم که دخترم گرفتار سرنوشت بدی شده باشد.»

با ادعاهای این پدر نگران، تیمی از پلیس مأموریت یافت تا درباره سرنوشت دختر گمشده دست به تحقیقات بزند.

کارآگاهان در جریان تحقیقات خود متوجه شدند که غزاله با پسری به نام آرمان چند بار در روزی که ناپدید شده است ارتباط تلفنی داشت و پیامک‌هایی بین آنها رد و بدل شده است.

این پسرجوان خیلی زود تحت بازجویی قرار گرفت و آشنایی با غزاله را پذیرفت. وی گفت در سفری به آنتالیا با هم آشنا شدیم و بعد از آن فقط با هم تلفنی در ارتباط بودیم اما از گم‌شدن وی هیچ اطلاعی ندارم.

این در حالی بود که کارآگاهان در بازرسی از خانه آرمان متوجه آثار خون در اتاق این پسر شدند و همین کافی بود تا او را بازداشت کنند.

آرمان وقتی دید راز جنایت هولناکش برملا شده است چاره‌ای جز بیان حقیقت ندید و گفت: حدود یک سال پیش من و غزاله وقتی از آنتالیا به تهران برگشتیم دوستی تلفنی‌مان ادامه یافت. هر از گاهی نیز با هم در بیرون قرار ملاقات می‌گذاشتیم. من به وی خیلی علاقه‌مند شده بودم و تصمیم گرفتم با وجود اینکه کوچک‌تر بودم با غزاله ازدواج کنم اما این اواخر غزاله به من می‌گفت که قصد ازدواج ندارد و می‌خواهد ادامه تحصیل بدهد. خیلی ناراحت بودم و می‌خواستم با او حرف بزنم تا اینکه روز حادثه وی به مطب پزشک مراجعه کرد و با من تماس گرفت. از آنجا که پدر و مادرم هر دو پزشک هستند آن روز به مطب‌هایشان رفته بودند و من وقتی دیدم که کسی خانه نیست از فرصت استفاده و غزاله را به خانه دعوت کردم.

وقتی وی به خانه‌مان آمد و گفت که قصد دارد برای همیشه مرا فراموش کند خیلی عصبانی شدم. بین ما مشاجره لفظی درگرفت. من وی را هل دادم، سرش به لبه تختخوابم خورد و سپس با میله بارفیکس نیز چند ضربه به وی زدم، وقتی دیدم نفس نمی‌کشد نمی‌دانستم چکار کنم. از ترس اینکه پدر و مادرم نفهمند سریع به انباری خانه‌مان رفتم و یک چمدان برداشتم، جسد غزاله را در چمدان جاسازی کردم و داخل سطل زباله میرداماد انداختم، سپس به خانه آمدم و آثار قطرات خونی که در خانه بود را پاک کردم.

فردای آن روز موضوع را با دوستم فربد در میان گذاشتم اما وی باور نمی‌کرد. از او خواستم که با هم کنار سطل زباله برویم، وقتی با هم آمدیم تا ببینیم که جسد چه شده است، دیدیم اثری از چمدان نیست. با اعترافات آرمان، فربد نیز به عنوان مطلع به دادسرا احضار شد و ادعاهای دوستش را تأیید کرد.

پس از آن دستور داده شد تا جسد ردیابی شود اما جست‌وجوها حتی تا محل جمع‌آوری زباله‌ها در حاشیه تهران به بن‌بست خورد و هیچ‌گاه جسد غزاله پیدا نشد.در حالی که آرمان در زندان بود .

در دادگاه
صبح دیروز آرمان در حالی که بررسی‌ها نشان می‌دهد تنها هفت روز کوچک‌تر از 18 سالگی است در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت محاکمه قرار گرفت.

در ابتدای جلسه پدر و مادر غزاله در جایگاه ایستادند و قصاص آرمان را خواستند. سپس آرمان پشت تریبون دفاع اصرار بر بی‌گناهی کرد و همه اعترافات قبلی‌اش را دروغ خواند.

آرمان گفت: وقتی غزاله به خانه ما آمد گفت که می‌خواهد برای ادامه تحصیل راهی کشور سوئد شود. از من خواست که اطلاعاتی درباره سوئد در اختیارش بگذارم. سپس قرار شد که من در جلسه بعد به برادرش توضیح بدهم. بنابراین از من خداحافظی کرد و از پله‌ها پایین رفت. همین که خواستم در ورودی آپارتمان را ببندم ناگهان صدای جیغ غزاله را شنیدم و وقتی از پله‌ها پایین رفتم دیدم او سقوط کرده است.هر چه صدایش زدم جوابی نشنیدم با زحمت وی را بالا بردم. همزمان برادر کوچکم در را باز کرد که به او گفتم برو داخل اتاق که او نیز در را بست و متوجه حضور غزاله در خانه نشد. سپس از ترس پدر و مادرم که به من گفته بودند حق ندارم نامزدم را خانه بیاورم، ترسیدم و با چمدانی که در انباری بود پیکر غزاله را داخل آن جاسازی کردم و به بیرون انتقال دادم تا کسی متوجه نشود.

قاضی: شما ادعا داری که غزاله از پله‌ها سقوط کرده است پس چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟

آرمان: آن لحظه ترسیده بودم نمی‌دانستم چکار کنم.

قاضی: شما داستان جنایت را برای دوستت فربد تعریف کردی، چه حرفی داری؟

آرمان: من به دروغ گفتم غزاله را کشته‌ام چون اگر به فربد می‌گفتم از پله‌ها سقوط کرده است، حرفم را باور نمی‌کرد و با من نمی‌آمد که برای پیدا کردن جسد به کنار سطل زباله برویم!‌ باور کنید مجبور شدم به فربد بگویم من غزاله را کشتم!

بنابر این گزارش، حکم پسرجوان که پزشکی قانونی نیز در خصوص سن وی نظریه خود را عنوان کرده و قدرت تمیز دادن عقلی وی را مورد تأیید قرار داده‌ است بزودی از سوی هیأت قضایی صادر خواهد شد.
برچسب ها: قتل
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

جمعه ۲۱ اردیبهشت آخرین مهلت استفاده از کالابرگ الکترونیکی

۳۱۰ هزار متر مربع از اراضی ملی شهرستان سیرجان رفع تصرف شد

پیام تسلیت سیدحسین مرعشی به مناسبت درگذشت محمدعلی علومی

جدیدترین قیمت طلا و سکه در بازار

پاسخ پژوهشگران به یک پرسش: دقیقا چند ساعت در شبانه‌روز بشینیم، بایستیم و بخوابیم؟

بررسی علت فوت کارگر معدن کوهبنان در دستور کار قضایی قرار گرفت

درخشش دختران کرمانی در مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی نوجوانان ایران

هواشناسی برای کرمان هشدار زرد صادر کرد

دستگیری اعضای باند فرا استانی سرقت از بانوان مسن در کرمان

محمدعلی علومی طنزپرداز و شاهنامه‌پژوه بمی درگذشت

پربازدید ها

امام جمعه شهر بلوک جیرفت در سانحه تصادف درگذشت

هواشناسی برای کرمان هشدار زرد صادر کرد

پیش بینی شرایط جوی نسبتا پایدار در آسمان کرمان

وزارت بهداشت: تمام هزینه‌های درمان سرپایی و بستری کودکان زیر 7 سال رایگان است

رئیس پلیس راهور استان کرمان: بیشترین آمار جانباختگان مربوط به عابرین پیاده است

ضربه سربازان گمنام امام زمان به چندین تیم تروریستی در کرمان

 رئیس کل دادگستری استان کرمان: با سهل انگاری دستگاهای متولی در بازتوانی معتادین متجاهر برخورد می‌شود

زمان اعلام نتایج آزمون استخدام مشاور و معلم ورزش مشخص شد

شهریه برخی مدارس غیردولتی کاهش می‌یابد / امکان عودت شهریه در صورت انصراف

نجات جوان کوهنورد از لبه یک پرتگاه در کوه صاحب الزمان کرمان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)

بشنوید| نوحه خون گلوی حسین با صدای مداح کرمانی   (۱ نظر)