فرشید فلاح مدیرکل سابق ارشاد در مهر ماه گذشته در گفتوگویی با ماهنامه عصرانه از دوران حضور خود در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان گفت.
به گزارش گفتارنو خلاصهای از این مصاحبه در پی میآید
×× من خودم علاقهمند به عرصه فرهنگم. اگر به انتخاب خودم بود در ارشاد میماندم.
××ولی اکنون در شرایطی هستم که مرد نازنین و سخت کوشی که ایثارگرانه کار میکند، از من درخواست کمک کرده. آقای رزم حسینی تا لحظهای نفس دارد کار میکند، بی جیره و مواجب.
دور از انصاف بود که من این درخواست استاندار را اجابت نکنم.
××علیرغم اینکه هم خودم ارشاد را بیشتر دوست دارم و هم معتقدم در جایگاه جدید به اندازهای که میتوانم در ارشاد خدمت کنم مفید نیستم و اختیاراتم محدود میشود، ولی من به هوش و ذکاوت آقای رزم حسینی اعتماد دارم، ایشان هر حرفی را که به من گفته و مخالف دیدگاهم بوده بعد از مدتی فهمیدم آن حرف درست بود.
×× آدم داشتهایم ابلاغ گرفته اما پشت میز نرفته! (خنده بلند) اما من اراده کردم با اولویت بندی و تقسیم بندی کارهای استاندار 20 درصد وقت آقای رزم حسینی را برای فکر کردن آزاد کنم. من احساس میکنم آقای رزم حسینی دارد بخشی از بار سایر سیستمها را هم فردی به دوش میکشد. و جدا از این دوست دارم کاری کنم سهم فرهنگی مدیریت استان بیشتر از حال حاضر شود.
×× از آنجایی که من مجری سیاستهای فرهنگی دولت یازدهم هستم، برداشت من از اندیشههای فرهنگی دولت یازدهم این بود که ما باید نخبگان را دریابیم. در هر طیف و در هر رشته کاری.
×× مهمترین رویکرد من این بود که مثلا اگر برنامهای برای شعر برگزار میشود، باید خود شعرا و نخبگانی که در این عرصهاند تصمیم بگیرند نه من، من به عنوان مدیرکل فقط هماهنگ کننده هستم. نقش دولت در عرصه فرهنگ تسهیل است نه هدایتگری! هدایتگری وظیفه نخبگان است.
×× این دیدگاه با دیدگاه دولت قبل که میگفت ما میخواهیم ارشاد کنیم و هنرمندان را راه بیاوریم، متفاوت است. میتوانم ادعا کنم در این یک سال و نیم در ارشاد برنامهای برگزار نشده مگر اینکه شورای سیاست گذاری نداشته باشد.
×× معتقدم برای اصلاح فرهنگ باید خود مردم و نخبگان به عرصه بیایند. یک تذکری هم اینجا بدهم که برخی اسم مردم را لقلقه زبان میکنند. اما به اسم «مردم» به مردم خیانت میکنند.
×× به اسم مردم حزب را، روزنامهها و تشکلهای مردمی را میبندند و میگویند خواست مردم بوده. این کارها دروغگویی است. چون اراده مردم در تشکلهای مردمی ظهور پیدا میکند.
×× شما نمیتوانید نشریهای که زبان مردم است را ببندید و بگویید به خاطر مردم این کار را کردهام. در این یک سال و نیم گذشته بنده چندین پرونده دادگاهی مطبوعاتی را بستم.
×× با کمال افتخار میگویم در دوره من پرونده دادگاهی علیه مطبوعات از طریق سایر دستگاهها هم شکل نگرفت. نه اینکه خطایی اتفاق نیفتاد، هم ریشسفیدیهایی صورت گرفت و هم مطبوعات با هم همدلانه رفتار کردند.
×× چرا که خیلی از پروندههای دادگاهی مطبوعاتی را خود اعضای صنف مطبوعات علیه دیگر رسانهها درست میکردند. که این فضا در فضایی که دولت یازدهم ساخت از بین رفت.
×× این فشارها از سمت همین افراطیون است که گفتم. اینها خودشان را فراتر از قانون میدانند و فضا را برنمیتابند. در مورد کنسرت موسیقی ما جرات عمل به فتواهای مقام معظم رهبری را هم نداریم. این قدر فتواهای مقام معظم رهبری آزاد اندیشانه و مترقی است که واقعا در فضای فعلی جامعه قابل اجرا نیست.
×× ما هم اعتقادمان این است که موسیقی تنها راه ایجاد نشاط در جامعه نیست. هر کس هم این حرف را بزند که موسیقی در نظام اسلامی هدف است، راه را غلط رفته.
×× اما واقعیتی هست که ما در کشور پارک میخواهیم، شهربازی میخواهیم، کتابخانه میخواهیم، پیست موتور سواری میخواهیم، در کنارش کنسرت موسیقی هم میخواهیم.
×× کنسرت هدف نیست راهی است برای رسیدن به نشاط و شادابی. شما گفتید 53 من میگویم تا به امروز این تعداد از 60 عبور کرده. در تمام این کنسرتها سالنها پر شده و علاقه مندان حداقل برای استفاده از آن برنامه 40 هزار تومان پرداخت کرده.
×× اما اگر یک سالنی انتخاب شود و بگویند مخالفان کنسرتهای موسیقی باید هر کدام 10 هزار تومان بدهند و وارد سالن شوند، ببینید چند نفر در این شهر مخالف پیدا میکنیم. البته این به آن معنا نیست که ما به قشر مذهبی جامعه بی اعتنا باشیم، قشر مذهبی سرمایه انقلاب ماست. ولی مردم کرمان تا سید جلیل القدری مثل سید یحیی جعفری را دارند، افراط در استان ریشهای ندارد. و هر جا ما بخواهیم تند برویم ایشان تذکر میدهد.
×× [ماجرای تذکر امام جمعه] بعد از اتمام اختتامیه جشنواره تئاتر، من روی سن ایستادم و گفتم کسانی که جایزه گرفتند بیایند عکس یادگاری بگیرند. چند نفر از برگزیدگان با خودشان خانمهایشان را هم وارد عکس کردند که حجاب چندان مناسبی نداشتند. من هم از آنجایی که بالای سن بودم پایین سن را به خوبی نمیدیدم و شرایط خوبی هم برای تذکر نداشتم. عکسی گرفته شد که در آن عکس دو خانم شرایط حجابی خوبی نداشتند. و آن عکس در روزنامه چاپ شد و پس از چاپ آن عکس حضرت آیتالله با من تماس گرفت و پدرانه به من این طور تذکر داد که: «برخی از بی حجابها به دنبال آن هستند که بروند و در کنار مسوولان عکس بگیرند. آنها نه به حرف تو چارقد سر میکنند و نه به حرف تو چارقدشان را درمیآورند. اما وقتی تو میخواهی در مراسم رسمی عکس بگیری باید دقت کنی!» این تذکر برای من بسیار شیرین بود. و اگر ایشان در کنار من حضور داشت برای این تذکر مشفقانه حاضر بودم دست آیتالله جعفری را هم ببوسم.
×× ایشان هم چنین تذکراتی را به من میدهد و هم به کسانی که رفته بودند سراغ ایشان و گفته بودند کنسرتهای موسیقی را تعطیل کنید در پاسخ گفته بودند مگر کنسرت موسیقی حرام است؟ مگر رهبری اطلاع ندارد در کشور کنسرت موسیقی برگزار میشود؟ یعنی رهبری راضی است در کشور حرام بین اتفاق بیفتد؟
×× معتقدم عرصه فرهنگ عرصه حریم شکنی و عرصه حرکت ضربانی نیست، باید آرام حرکت کرد. مثلا یک بار به سیروان خسروی در کرمان مجوز دادم و خودم هم در کنسرتش شرکت کردم اما برای دفعات بعد که برای گرفتن مجوز به من مراجعه شد گفتم هنوز برای کرمان زود است.