جوان ورزشکار به کام مرگ فرو رفت و ثانیه‌های زندگی پسر دیگری معکوس به شماره افتاد. پسری به دل خاک رفت و جوانی با جرم قتل پشت میله‌های زندان افتاد، غافل از اینکه در خارج از دیوارهای بلند زندان چه هیاهویی به پا کرده است.
ایران نوشت:چهارم اسفندماه سال 89 در تهرانسر جنایتی خونین رخ داد. یک کینه و اشتباه کافی بود تا با مرگ پسری دو خانواده سرگردان دادسرا و دادگاه شوند.
جوان ورزشکار به کام مرگ فرو رفت و ثانیه‌های زندگی پسر دیگری معکوس به شماره افتاد. پسری به دل خاک رفت و جوانی با جرم قتل پشت میله‌های زندان افتاد، غافل از اینکه در خارج از دیوارهای بلند زندان چه هیاهویی به پا کرده است.
17 روز پیش از جنایت پسری به نام محمد در محله تهرانسر سد راه دختری جوان شده و می‌خواست به زور وی را سوار موتورش کند. میلاد که ورزشکار بسیجی بود همزمان با دوستانش از صحنه این مزاحمت گذر می‌کرد که به هواخواهی از دختر رفت و وی را نجات داد. این درگیری کینه به دل پسر مزاحم نشاند. روز جنایت وقتی میلاد و خواهرش در خانه‌شان تنها بودند، صدای زنگ شنیده شد و جوان فوتبالیست وقتی شنید محمد برای آشتی‌کنان به جلوی خانه آمده است غافل از سرنوشت مرگبارش بیرون رفت. میلاد با ضربات قمه به قتل رسید و محمد پس از دستگیری و اعتراف به جنایت در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص نفس-اعدام- محکوم شد و این حکم با وجود اعتراض متهم به قتل از سوی قضات دیوانعالی کشور مهر تأیید خورد.
این پرونده جنایی پس از گذشت سه سال در حالی با پیشنهاد اعمال ماده 18 از سوی معاون دادستان تهران در اختیار دفتر رئیس قوه قضائیه قرار گرفت که یکبار عامل قتل تا یک قدمی چوبه دار پیش رفت.
روز 21 دی ماه سال 92 نامه‌ای از اجرای احکام دادسرای ناحیه 27 امور جنایی تهران به زندان رجایی شهر ارسال شد که در آن زمان اعدام محمد با حضور پدر و مادر میلاد روز 24 دی ماه 92 تعیین شده بود اما وقتی پدر و مادر قربانی در زندان حاضر شدند شنیدند مراسم اعدام منتفی است.
در ماده 18 رئیس قوه قضائیه با توجه به اختیاراتی که دارد پس از بررسی و مطالعه پرونده در صورت اینکه به نتیجه‌ای برسد مبنی بر اینکه حکم خلاف شرع صادر شده است می‌تواند محکومیت قطعی را نقض کرده و برای رسیدگی دوباره به شعبه‌ای هم‌عرض دادگاه کیفری ارسال کند.
محمد متهم به قتل در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و دو قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.
محمد وقتی پشت تریبون ایستاد در آخرین دفاع گفت: زمان جنایت من 17 سال بیشتر نداشتم، باور کنید فهم و آگاهی کاملی نداشتم و نمی‌دانستم که دست به چه جنایتی می‌زنم.
این پسر با التماس از اولیای دم تقاضای عفو و بخشش کرد و از آنان خواست که به وی زندگی دوباره بدهند.
بنابر این گزارش، در پایان سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند و با توجه به اعمال ماده 91 محمد را به 5 سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند.
