همدلی نوشت:
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این روزها به یک سد محکم در برابر سیل هجمهها به دولت و البته حوزه تحت مسئولیتش تبدیل شده و در چند مورد سخنانی بر زبان آورد که نشان میدهد به شدت از این اتفاقات آزرده است. او که روز 24آذرماه در برنامه ثریا تلویزیون حاضر شد، سخنانی گفت و واکنشهایی به سئوالات مجری رسانه ملی نشان داد که بازتاب زیادی در رسانهها داشت.
او در آن شب جنجالی به شدت از رویه تخریبی سازمان صداوسیما علیه دولت که با نشان دادن یک فیش حقوقی نمود داشت، انتقاد کرد و گفت: من آمدهام اینجا نشستهام اما شما میخواهید 4فیش حقوقی بگذارید جلوی من. خب قبل از این آن را به من نشان بدهید تا ببینم راست است یا دروغ. آنچه میگویید صددرصد دروغ است. امیدوارم باقی حرفهایتان دروغ نباشد.
وی افزود: اگر واقعا میخواستید روشنگری کنید و آن انتظاری که از صداوسیما هست را که دانشگاه باشد انجام بدید، این را قبل از برنامه به من میدادید، اصلا چرا به من؟ به دستگاه قضایی بدهید.
وزیر بهداشت در ادامه ضمن انتقاد از سکوت صداوسیما در مقابل فسادهای دولت احمدینژاد گفت: شما چرا تا حالا ساکت بودهاید. چرا زمان دولت قبل صدایتان درنیامد. چرا در مورد آن همه تخلفات هیچ چیز نگفتید. دکترهاشمی خطاب به مجری گفت: به خدا به من به خاطر خودتان میگویم، مردم حرفهای شما را اصلا نمیپذیرند.
این سخنان تند واکنشهایی را برانگیخت. اینک وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دو هفته پس از آن شب میگوید: افرادی مدام در رسانهها و با استفاده از آنتن زنده، مشغول تخریب مسئولان و دولت هستند، چنین برنامههایی نوعی رانت است که همه از آن برخوردار نیستند و با این نوع رفتار، کشور ساخته نمیشود.
وی تاکید کرد:ابتدا باید ببینیم، میخواهیم چه کنیم؟ آیا میخواهیم کشور را بسازیم یا تخریباش کنیم و باعث عقبماندگی میهن و ملت شویم. آن برنامه، برنامه مناسبی برای پخش از آنتن زنده نبود. مردم انتظار و حق دارند که خبرهای خوب و امیدوار کننده بشنوند و در عین حال نوع مواجهه و گفتوگو در رسانه ملی باید برای مردم درس زندگی در جامعه و تعامل اثرگذار در روابط اجتماعی باشد؛ نه اینکه از رفتار و نگاه ما به یکدیگر، متاسف و متاثر شوند.
به همین دلیل معتقدم پیش از هر چیز، آنچه با این نوع برنامهها آسیب میبیند، فرهنگ عمومی است. من، حسن هاشمی و یک چشمپزشک معمولی هستم، اما به عنوان وزیر مملکت و مسئول سلامت مردم باید در یک گفتوگوی زنده از صداوسیما، اصولی رعایت شود. اصولی که در آن برنامه رعایت نشد.
او درباره تغییرات رخ داده بین آنچه که قرار بود و آنچه که دربرنامه زنده رخ داد، گفت: مسئولان برنامه، پنج سوال فرستاده بودند و قرار بود حول محور این سوالات، مباحثی را مطرح کنند اما در عمل، برنامه طوری طراحی شد که نتیجه، آن باشد که میخواهند تا بعد بگویند، وزیری را آوردیم و آنطور که میخواستیم تحقیرش کردیم. حتما شما هم دیدید، در قسمتی از برنامه تعدادی فیش آوردند و نشان دادند؛
حرف من این است که اگر قصدشان خیرخواهی بود، آن فیشها را به دستگاه قضایی میدادند تا رسیدگی شود. اگر تخلف بود فرد متخلف مجازات میشد و آنها هم اعلام میکردند؛ یا قبل از پخش زنده، فیشها را به من نشان میدادند یا از من سوال میکردند.
هاشمی درباره غیرواقعی بودن فیش نشان داده شده نیز گفت:حتما خلاف واقع بود. اگر بررسی کردند و اینگونه نبود، بگویند تا من از ایشان و همه مردم ایران عذرخواهی کنم. نمیشود که به نام نقد، هر خلاف غیرواقعی را گفت. واقعا این طور رفتار کردن چه حاصلی برای مردم دارد؛ جز ناامیدی و بدبینی به آینده کشور.
وزیر بهداشت درباره هجمههای تریبونهای مختلف علیه مدیران دولت گفت: ما نمیتوانیم دنیا و جهان اسلام را به وحدت دعوت کنیم، ولی خودمان اینطور همدیگر را تخریب کنیم؛ آن هم با وجود دشمنان قسمخوردهای که داریم. مگر در این کشور، چند نفر مدیر داریم که هر روز در تریبونها و رسانههای مختلف آنها را تخریب و تحقیر کنیم؛ خلافکار نشانشان دهیم و از طرف دیگر از آنها بخواهیم با جان و دل کار کنند و کشور را در جاده موفقیت و پیشرفت به پیش برند.
هاشمی درباره منظور گردانندگان آن برنامه گفت: برنامه میخواست بگوید که من وزیر، توان لازم را برای هدایت حوزه سلامت کشور ندارم؛ این دولت هم فاقد کفایت لازم است و یک عده افراد حرامخوار در این سیستم مشغول کار هستند. بر فرض محال که چنین هم باشد، مجلس میتواند رای اعتمادش را از من یا هر وزیر دیگری سلب کند. قانون همه راهحلها را پیشبینی کرده است. آقایان چهکارهاند که گمان بد ببرند؛ حکم دهند و بعد هم اجرا کنند؟ آیا میخواهند آبروی نظام را ببرند؟ باور کنید ما همه سوار یک کشتی هستیم، آن هم کشتی انقلاب اسلامی، که برای تحقق آن خونهای بهترین فرزندان این کشور ریخته شده و ملت ایران آسیبهای فراوانی دیدهاند. همانطور که در آن برنامه هم گفتم، این نوع برنامهها کشور را به پیشرفت نمیرساند.
اگر به فکر ایران و ایرانی هستیم باید همه دست به دست هم دهیم تا مشکلات کشور رفع شود. با تخریب، کاری را از پیش نمیبریم؛ جز ناامید کردن مردم از نظام و چند قطبی کردن جامعه.
او در پایان این گونه پیشنهاد میکند: ما یک راه بیشتر نداریم؛ بازگشت به آرمانهای انقلاب. جمهوری اسلامی ایران باید اخلاقمدار باشد. نقطه قوت ما در جهان امروز همین است؛ همه کشورها سلاح دارند؛ در همه دانشگاههای جهان علم و دانش تدریس میشود؛ آن چه باید ما را متمایز کند، اخلاق است و اخلاق و اخلاق؛ و هر چه ما را از مسیر حقیقتطلبی و حقجویی دور کند، ضد ارزش است. امروز هم آنچه بر وحدت ملی ما خدشه وارد کند، عملی غیراخلاقی و غیر انقلابی است. همه ما نیز به خوبی تمایز بین اخلاقمداری و بیاخلاقی را میشناسیم و درک میکنیم؛ مگر این که خدای نکرده بخواهیم خود و دیگران را گول بزنیم.