فردای کرمان نوشت:
هرسال روز دهم بهمن ماه در تاریخ کشور ما، یک مراسم آیینی و باستانی مهم رقم میخورد. این روز، گرم شدن هوا و آغاز فصل رویش و زایش را نوید میدهد. اگر از مناطق عشایری و برخی روستاها که با آیینی متفاوت به استقبال این جشن میروند بگذریم؛ این جشن هنوز هم در کرمان و یزد بسیار باشکوه برگزار میشود. حتی همه ساله گروهی از گردشگران فرهنگی و علاقهمندان به فرهنگ و تمدن ایران باستان، به شوق تماشای این مراسم به این دو شهر سفر میکنند. در واقع، برگزاری جشن سده در کرمان؛ به عنوان یکی از ویژگیهای فرهنگی این استان شناخته میشود، و عکاسان و تصویربرداران هم بیش از سایر هنرمندان، این رویداد را بخاطر جلوههای جذاب بصریاش بازتاب میدهند. جشن سده هرسال در کرمان، در انتهای دو خیابان مهدیه و سده؛ مقابل باغچه بداقآباد برپا میشود.
از چند روز مانده به دهم بهمن، متولیان برگزاری این جشن، تلی از هیزم فراهم میکنند تا هموطنهای زرتشتی پس از انجام نیایشهای آیینی خود؛ با نظمی جذاب و اجرای نواهایی از موسیقی آیینی؛ تودهی هیزم را به آتش بکشند. آتشی که به نقل از نیاکان ما گفته میشود: این آتش، سرما را میتاراند؛ سرمایی که درسالهای واپسین، البته کمتر نمونههای عینی آن را تجربه کردهایم!
برگزاری سده سوزی با چراغ خاموش!جمعیتی که در غروب روز دهم بهمن، برای تماشای این جشن، خود را از راههای دور و نزدیک به محل برگزاری مراسم میرسانند، هرسال روبه افزایش است. این در حالی است که بانیان مراسم، هیچ فراخوان و تبلیغی هم برای این تجمع منتشر نمیکنند. طرفه اینکه افرادی که برای دیدن این مراسم جمع میشوند، حتی محل مناسبی برای ایستادن یا نشستن ندارند! در این مجال اندک، سعی خواهم کرد تا نگاهی گذرا از منظر اهمیت گردشگری به این آیین داشته باشم، و نشان دهم که ما با این سرمایه اجتماعی و فرهنگی رفتار بخردانهای نداریم!
نوستالژی سفر به گذشتهی اسطورهایپنجاه روز و پنجاه شب به نوروز باقی مانده است. زمین در تاب و تاب رویش و زایشی تازه قصد وداع با سرمای زمستان را دارد. آتشی عظیم برای گرم کردن و و بیداری زمین برپا میشود، و صدای شادی فضا را پر میکند.
دربارهی پیدایش جشن سده و نحوهی برگزاری آن از پیش از اسلام تا امروز، اما روایتهای یکسانی در دست نداریم. موثقتر از همهی اخبار و تحلیلها، همین واقعیتی است که روز گذشته در کرمان، رخ داد و همه شاهد آن بودیم. از تجربههای زیستهی من هم یکی تماشای رقص آتشکوهی است که تا کنون دهها بار در مقابل چشمان من، تا دل آسمان زبانه کشیده است، و برق آن آسمان تیرهی غروب را چون تیغهی شمشیر به دو نیم میکند.
کرمان هیچسالی با آیین سده بیگانه نزیسته است. این مراسم از برخی جهات شبیه یک نمایش خیابانی است. چندین هزار نفر در خیابان، مقابل باغچه بداقآباد، ساعتها منتظر میایستند. خرمنی از هیزم در محوطهی محصور مقابل باغچه، چشمها را به خود میخواند. داخل ساختمان مقابل مراسم نیایش برگزار میشود. کم کم هوا رو به تیرگی میرود، که ناگهان غریو جمعیت حاضر به فضای سرد و ساکت محوطه، جان تازهای میبخشد. موبدان و چند همراه با آتشدانی که شعلهی آن از آتشکده باغ پرفروغی میکند، سرود خوانان تودهی هیزم را دور میزنند. هنوز کورسوی شعلهی خورشید در انتهای مغرب پیداست. موبد بعد از چند دور چرخیدن و انجام نیایش، خم میشود و آتش را به جان سرد و منتظر هیزمها میاندازد. بادی سرد از میان هیزمها زوزه میکشد. یکباره آتش و دودی غلیظ به سوی سقف آسمان زبانه میکشد. هرم زبانههای آتش،سرد و یخزدهی سیمای مردم را گرم و گلگون میکند… انگار دارید با چشمهای باز، یک سفر جادویی را آغاز میکنید. سفر به هزارتوی یک مراسم که چهرهی واقعیاش در غبار تاریخ و ایام گم شده است… همه چیز اما برای فرو نشاندن این آتش از قبل مهیا شده است. رقص بلند شعلهها اندکی بعد، آرام سر بر خاکستر گرم زمین میگذارد…
متولیان گردشگری غفلت کردهاندجشن سده از مهمترین جشنهای ایران قدیم است که هنوز هم نزد بسیاری از ایرانیان دارای اعتبار و جایگاه بلندی است. در گذشته در بسیاری از روستاها و شهرها، خصوصا در میان عشایر بافت و سیرجان آیین سدهسوزی در گروههای کوچک برگزار میشده که نوید دهندهی فصل رویش و زایش بوده است. اما اکنون تنها در سه چهارنقطهی شهری که جمعیت هموطنان زرتشتی آن، قابل ملاحظه است، نظیر تهران، یزد و کرمان با حضور هزاران تماشاچی مشتاق، به طرز باشکوهی برگزار میشود. تصاویری که هرسال از این سه شهر منتشر میشود، اما نشان میدهد که کرمان در برگزاری این آیین همواره دست بالاتر را دارد. با این وصف، نمیدانم چرا فعالان حوزهی گردشگری در استان کرمان، از این فرصت مهم بهرهی لازم را نمیبرند؟ چرا برای بالا بردن کیفیت این جشن و جذب مخاطبان بیشتر سرمایهگذاری و اطلاع رسانی لازم را انجام نمیدهند؟ بسیاری از عزیزان کرمانی که هرسال از نزدیک شاهد برگزاری بخشی از آداب و مناسک این جشن هستند، ناچارند در یک موقعیت نامناسب این آیین را نظاره کنند. این در حالی است که اگر در این زمینه از فعالان برنامههای فرهنگی و هنری که توان مدیریت و هدایت برنامههای بزرگ را هم دارند مدد گرفته شود، میتوان این جشن را با کیفیتی بسیار بالاتر و جذابتربرگزار کرد، و به گونهای عمل کرد که تماشاچیان که تعداد آنها معمولا به چند هزار نفر میرسد، با لذت بیشتری این آیین را ببینند. همچنین با تبلیغات مناسب، و برگزاری تورهای مختلف داخلی و خارجی هرسال میتوان این جشن ایرانی را بیشتر به گردشگران شناساند.
تا بحال نشنیدهام که میان انجمن زرتشتیها، با اداره میراث فرهنگی و کمیسیون گردشگری اتاق، برای کیفیت بخشی به این مراسم، گفتوگویی جریان داشته باشد؛ اما از شواهد پیداست که شوربختانه، از ظرفیتها و فرصتهایی که این جشن میتواند برای توسعه گردشگری کرمان فراهم نماید قطعا غافل بودهایم!
برگزاری جشن سده در ادوار گذشتهروان شاد دکتر محمود روحالامینی استاد مردم شناسی میگوید: آگاهی از برگزاری جشن سده را میتوان به سه دوره تقسیم کرد:
الف – پیش از اسلام: از ادبیات پیش از اسلام سندی که گواه برگزاری جشن سده باشد در دست نیست، فردوسی این برگزاری را از زمان هوشنگ میداند ( زهوشنگ ماند این سده یادگار) وابوریحان بیرونی صاحب نوروزنامه به فریدون نسبت میدهد. همچنین رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان منسوب است. ولی در هیچ یک از این سندها به شیوهی برگزاری جشن اشاره نشده است.
ب – بعد از اسلام: مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و دیگران از شیوهی برگزاری جشن سده، در دوران غزنویان، سلجوقیان؛ خوارزمشاهیان، آل زیار و … تا دورهی مغول بسیار نوشتهاند.
ج – در عصر حاضر: از دوران صفویه و پس از آن، سند و نوشتهای که از برگزاری جشن سده در دستگاههای رسمی و حکومتی حکایت کند در دست نیست. ولی برگزاری پراکندهی سده سوزی در برخی آبادیها دیده میشود که بیگمان از کهنترین زمانها باقی مانده است.
در بارهی سدهسوزی در استان کرمان، نیز دکتر مرتضی فرهادی که در منطقهی بافت و سیرجان پژوهش مبسوطی انجام داده است، در کتاب ارزشمند موزههایی در باد میگوید: در ایلات و عشایرسیرجان و بافت، پایان چلهی بزرگ، یعنی دهم بهمن ماه را سده مینامند و به مناسبت آن جشنهایی به نام سده سوزان برپا میدارند. فرهادی همچنین بر نطر استاد باستانی پاریزی که گفته است:« این جشن در واقع جشن شروع زایش گوسفندان و نزول خیر و برکت است، برای آن مردمی که اقتصاد شبانی داشتهاند»؛ مهر تایید میزند.
آیین سدهسوزی یک جشن دینی نیستبا این وصف، برخی با اشاره به تلاشهای زردشتیهای کرمان برای زنده نگهداشتن این مراسم، تاکید میکنند که با یک جشن کاملا زردشتی سر و کار دارند. روحالامینی اما در کتاب «آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز»، این نظر را نمیپذیرد و میگوید: « این جشن جنبه دینی ندارد. داستان هوشنگ و فرارمار و پیدایش آتش یا داستان فریدون و آرمائیل و فرار قربانیان ضحاک و داستانهای دیگری که دربارهی پیدایش این جشن و نام سده آمده، تمامی آنها غیردینی است». او البته این را هم میافزاید: «این که برخی از مسلمانان و نیز زردشتیان جشن سده را از مناسک و آیینهای دینی زردشتیان دانستهاند، میتواند به این دلیل باشد که احترام به آتش و کوشش در پاکیزه داشتن و نیالودن آن، در همه کتابهای دینی زردشتیان سفارش شده، و در اوستا نیز دارای حرمت زیاد است».
این استاد مردم شناسی با اشاره به این که آیین سده در شرایط کنونی، و در این ابعاد تنها در کرمان برپا میشود، اضافه میکند: جشن و آیین سده سوزی کرمان رسمی عمومی است که همهی مردم شهر کرمان، اعم از زردشتی، یهودی، مسیحی و مسلمانان، ثروتمند و فقیر، کارمند و کاسب در آن شرکت میکنند؛ بنابراین سدهسوزی را میتوان جشن کرمان نامید.