شرق نوشت:
آنها دنبالهرو شدهاند. ديروز يك عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم ابراز اميدواري كرد كه همگان از تصميم جمنا (جبهه مردمي نيروهاي انقلاب) تمكين كنند. جامعه روحانيت مبارز هم چندماهي است كه همين كار را ميكند. درحاليكه تا شهريورماه حتي كميته انتخابات هم تشكيل داده و قرار بود محور انتخابات اصولگرايان جامعتين باشد. ديگران از جامعتين (جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين حوزه علميه قم) تمكين ميكردند.
جامعه مدرسين و جامعه روحانيت، زماني محور انتخابات در جريان راست بودند. افول آنها از بعد از انتخابات ٧٦ آغاز شد. وقتي نامزد پيشنهاديشان به رقيب اصلاحطلب باخت. سال ٨٤ هم شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب با راهبري ناطقنوري جامعتين را پشت سر گذاشت. حيات نيمبند سياسيشان تا سال ٩٢ هم برقرار بود.
سال ٩٢ اما كسي حرف رئيس جامعه روحانيت، مرحوم آيتالله مهدويكني را گوش نكرد و اصولگرايان ترجيح دادند با هم رقابت كنند. بعد از شكست فهرست تهران اصولگرايان هم مشخص شد جامعه روحانيت با فهرست پيشنهادي مخالف بوده است. اما آنطور كه سخنگوي آن غلامرضا مصباحيمقدم اذعان كرده چارهاي جز پذيرش نداشتهاند.
آیتالله «رضا آشتیانی» عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ديروز به تسنيم گفته است: «اعضای جامعه مدرسین تأکید دارند که نیروهای انقلاب به وحدت و اجماع برسند. امیدوارم همگان به تصمیم مردمی جبهه نیروهای انقلاب تمکین کنند». تا قبل از تشكيل آنچه «جمنا» ميخوانندش، به روال گذشته گفته شد كه جامعتين محور انتخابات خواهد بود. حتي جامعه روحانيت مبارز كميتههاي انتخاباتي خودش را هم تشكيل داده بود.
شهريور ماه سال قبل اعلام شده كه در جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت، آیتالله موحدیکرمانی به عنوان مسئول کمیته انتخابات این تشکل انتخاب شد. حججالاسلام ابوترابیفرد و مصباحیمقدم هم به عنوان قائممقام و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز انتخاب شده بودند. حتي اعلام شده بود كه جامعه روحانيت قرار است به انتخابات شوراي شهر هم ورود كند. اعلام شده بود كه امسال براي نخستينبار جامعه روحانيت به انتخابات شوراهاي شهر هم ورود خواهد كرد. همه اين برنامهها اما با ورود «جمنا» به خيال پيوست.
آغاز پايان
افول جامعتين با صعود دولت «احمدينژاد» رقم خورد. تيمور علیعسگری، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و از نزدیکان جامعه روحانیت مبارز چند سال پيش گفته بود: «يکی از نزدیکان آقای احمدینژاد (آقای مشایی) به بنده گفت شما که با اين پدربزرگها و ريشسفيدان جريان اصولگرا ارتباط داريد به ايشان (مهدویکنی) بفرماييد دوران پدربزرگی سالهاست که سپری شده است». غلامحسين الهام سخنگوی وقت دولت احمدينژاد هم تيرماه ٨٩ گفته بود: «مردم از احزاب اصولگرای سنتی عبور کردهاند».
«امير محبيان»، روزنامهنگار و تحليلگر اصولگرا درباره افول نهادهاي سنتي اصولگرا پيش از اين گفته است: «بعد از شکست سال ۷۶ عملا ضربهای شدید به اعتمادبهنفس جامعتین وارد شد ولی هنوز نفوذ سنتی آنها پابرجا بود تا اینکه در سال ۸۴ در انتخابات ریاستجمهوری اتفاقات جدیدی رخ داد و با ظهور جمعیت ایثارگران و عصیانگری آنها علیه سیستم سنتی اصولگرایان عملا جایگاه اين نهادها تضعيف شد».
او معتقد است گروهی در بدنه تشکیلاتی اصولگرایان حرمت جامعتین را شکستند و عملا محوریت آنها را مخدوش کردند. «آنها ادعا دارند اصولگراتر از بقیه هستند. در این فضای نامحترمانه طبعا از جایگاه جامعتین کاسته شد. انفعال امروز حاصل اقدامات آن جریانات است».
گفته شده اصلاحطلبان مرجعیت سیاسی دارند ولی عمق مرجعیت اصولگرایان بیشتر بود؛ یعنی جامعتین احکامشان هم تبعیت سیاسی میآورد، هم شرعی. درحاليكه امروز اين مرجعيت دوگانه از بين رفته است.
البته اين فقط نواصولگرايان نبودند كه مرجعيت راست سنتي را كماعتبار كردند. برخي از همان چهرههاي سياسي و قديمي اصولگرا هم وقتي حمايتهاي لازم را از جامعتين نديدند و در بزنگاه انتخابات، به تنها گزينه اصلح جناح اصولگرا بدل نشدند، ساز مخالفت را كوك كردند.
سال ٨٥، محسن رضايي در گفتوگو با «بازتاب» ضمن انتقاد شديد از آنچه بهرهكشي و سوءاستفاده جناح راست از اصولگرايان و نيروهاي انقلاب خواند، گفت: «در صورتي كه متوليان محافظهكار جبهه اصولگرايان و محافظهكاران باز هم در مديريت اين ائتلاف شكست بخورند، اصولگرايان راه خود را از محافظهكاران و جريان راست سنتي جدا خواهند كرد».
او گفته بود: «در ١٠ سال گذشته بين اصولگرايان و نيروهاي انقلاب از يك سو و جناح راست سنتي و محافظهكاران از سوي ديگر ائتلاف مشتركي تشكيل شده بود، ولي اين ائتلاف در انتخابات شوراي شهر فعلي و مجلس هفتم نتوانست به پيروزي مهمي دست پيدا كند ولي در انتخابات رياستجمهوري گذشته اگرچه برنده انتخابات رياستجمهوري شدند ولي در مديريت ائتلاف شكست خوردند، تاكنون قادر به مديريت اين جبهه در انتخابات شوراها نيز نشدهاند و به نظر ميرسد اگر اين بار نيز محافظهكاران كه مديريت ائتلاف اصولگرايان و محافظهكاران را بر عهده دارند، باز هم شكست بخورند، اصولگرايان راه خود را از آنان جدا كرده و در آرايش سياسي كشور قطب جديدي تشكيل خواهند داد».