محبوبه فیروزآبادی در صدای تاک نوشت:
گفتوگو با معاون امور معدن و صنایع معدنی سازمان صنعت معدن و تجارت با هدف به دست آوردن یک تصویر کلی از آخرین وضعیت معادن استان صورت گرفت. احمد حسنزاده در این گفتوگو به صراحت می گوید کار اکتشاف معادن پس از انقلاب در استان تعطیل شده است. حسنزاده از عدم توسعه متوازن در بخش معدن استان هم سخن به میان می آورد که میخوانید. اظهارات او در خصوص معدن کرومیت آنجا که می گوید: «یکی میآمد و یکی میرفت و دولتی و خصوصی هم شد اما بد واگذار میشد و رانت بود. فلان مدیرعامل دار و دسته خود را سیراب میکرد و دوباره نوبت مدیرعامل بعدی میشد» خواندن دارد.
آقای حسنزاده! قبول دارید اینکه میگویند کرمان بهشت معادن است، درحد یک تعارف است؟
اگر با کل کشور مقایسه کنیم کرمان بهشت معادن است اما با کشورهای دیگر این مقایسه امکانپذیر نیست. ما پتانسیلهایی در استان داریم و اگر بروی آن کارکنیم و اگر با تکنولوژیهای روز حرکت کنیم استان کرمان از مناطقی است که پتانسیلهای معدنی بالایی دارد. ما چند معدن بزرگ در استان داریم.
بحث بر سر تعداد نیست!
بله؛ کیفیت و ذخیره است. در هیچکدام از استانهای کشور این معادن وجود ندارد و به همین دلیل بهشت معادن است.
این بهشت در حد پتانسیل بودن محدود نمانده است؟
هم بالفعل است و هم بالقوه. هیچکدام از استانها را نمیتوان ازلحاظ معدنی با کرمان مقایسه کرد.
حتی در ارزشافزوده؟
40 درصد از ارزشافزوده معادن کشور در کرمان است و عدد کمی نیست. البته این عدد مربوط به معادن خاصی است و وقتیکه نگاه میکنیم میبینیم که حدود 99.6 درصد از ارزشافزوده ذخیره مربوط به پنج کمپانی است و 0.4 درصد مربوط به معادن دیگر است و ما محدودیم به چند کمپانی بزرگ.
ما قرار نیست که تعداد معادنمان زیاد باشد. معادن خدادادی و تجدید ناپذیر هستند و در هر کشوری محدود هستند و ذخایر هم محدودند ولی باید از این ذخایر به نحو احسن استفاده کنیم و آنها را به ارزشافزوده تبدیل کنیم.با این حال 700 معدن داریم.
اشتغال و سهم معدن از GDP شاخصهای مهمی هستند. چه چیز باعث شده تا توسعهای که باید در بخش معدن استان اتفاق میافتاد به پنج معدن خصولتی محدود شد و خصوصیها نتوانستند قد علم کنند؟
در تمام دنیا دولت از اکتشافات معدنی حمایت میکند. مدتی است که دولت وارد قضیه نشده و حمایت نمیکند. گفتند بخش خصوصی وارد شود و چون حمایت نشد و نواقصی در قوانین داشتیم، متأسفانه هرکسی توانست به این بخش ورود کرد متاسفانه این افراد توان اجرایی کار را در بخش بهرهوری معادن نداشتند.
حدود 6 هزار محدوده بر روی کالک ما ثبت شد و با این تعداد محدوده، استان ما قفلشده بود و راه برای ورود افراد توانمند باز نبود.
همه جای دنیا اکتشاف توسط دولت انجام میشود و ذخیره یابی میکند و به بخش خصوصی واگذار میشود و هزینه را میگیرد؛ اما ما کار را به بخش خصوصی ناتوان دادیم و یک سری کارهای سطحی انجام دادند. زیرا بخش اکتشافت پرهزینه و ریسکپذیر است. تعداد معادن را به اصلاح زیاد کردیم و عمقی کار نکردیم. تمام اکتشافات ما مربوط به قبل از انقلاب است حتی در شرکتهای بزرگ کار تکمیلی کردند اما کار اکتشافی واقعی انجام نشد.
ما هنوز بعد از انقلاب نتوانستیم کار اکتشاف جدی انجام دهیم و اگر انجام شد بسیار سطحی بوده است و اینیکی از مشکلاتی است که باید آن را رفع کرد.
بله؛ اکتشافات ما به اکتشافات چوپانی محدودشده و باعث سوداگری شده بود. شما به عنوان متولی چه تمهیداتی برای مدیریت این مقوله اندیشیدید؟
اصلاح قوانین و مقررات را انجام دادیم. تجربهها و مشکلات را به وزارتخانه منعکس کردیم که منجر به این شد دیدیم اکتشاف در اشل کوچک جوابگو نیست و شرکتهای کوچک ناتوان در بهرهبرداری و ناتوان در اکتشاف هستند.
این اولین بحثی بود که از استان کرمان هم مطرح شد. در این مدت کار بر روی اشل کوچک زیاد جواب نداد و با بیش از 6 هزار محدوده استان قفلشده و هر شرکت توانمندی که میخواست ورود کند قفل است و امکان ثبت محدوده وجود ندارد. مصوب کردیم تا با اشل بزرگ واگذار کنیم.باید چند شرکت توانمند را شناسایی و معادن را به افراد توانمند واگذار کنیم و شرکتهایی با توان بالا سرمایهگذاری کنند.
46 هزار کیلومترمربع از استان کرمان را 25 پهنه اکتشافی تعریف کردیم و به وزارتخانه فرستادیم و مصوب کردیم تا به شرکتهای توانمند واگذار کنیم. هر پهنه 1500 تا 1000 کیلومتری تعریف شده بود.
پس پهنههایی وجود دارند که در شهرستان های مختلف قرار داشته باشند؟
بله؛ ما فقط مواد معدنی را مدنظر قراردادیم.
این طرح ما بهکل کشور تسری پیدا کرد تا پهنه تعریف کنند و در اشل بزرگ کار اکتشافی را آغاز کردند. در استان کرمان به 19 شرکت توانمند و صاحب صلاحیت فنی و مالی بالا واگذار شد. خوشبختانه با ارائه گزارشهای اولیه توانستند محلها و پتانسیلهای خیلی خوبی را که در 35 سال قبل کمنظیر بوده است پیدا کنند و اطلاعات جامعی توانستیم بگیریم و به این شکل پیش بردیم و امیدواریم در آیندهای نزدیک پتانسیلهای خیلی خوبی شناسایی شوند.
یکی از بحثها این است که واگذاریها با حرفوحدیثهایی همراه است. چرا این بحثها در مورد واگذاریها وجود دارد ؟
این حرفوحدیثها وجود داشت اما تمام شد. شاید تفکر قبلی وجود داشته باشد اما کسانی که با ما در ارتباط هستند این ذهنیت پاکشده است. سیستمی با عنوان کاداستر تعریف کردیم و یکی از امکانات سیستم شفافسازی ثبت محدودهها است و برای اولین بار در استان کرمان مطرح و در کشور انجام شد و الان شما در هر جای دنیا که باشید از این سیستم میتوانید شفاف ببینید و کاملاً آماده است.
چرا فقط 19 معدن واگذار شد؟ سرنوشت بقیه چه میشود؟
چون وقتی پهنه تعریف میکردیم برخی پهنهها محدودیت زیستمحیطی و انرژی اتمی دارند، بنابراین تقاضا برای پهنههای باقیمانده نبود.
محدودههایی هستند که با محدودیت روبهرو میشدند و یا اینکه نمیتوانند کار کنند افراد شرکت نکردند و برایشان جذابیتی وجود نداشت. امدیم پهنه های کوچک تر تعریف کردیم که آن پتانسیل مدنظر شرکت متقاضی تامین شود. الان در این پهنههای باقیمانده بهطور موردی میتوان ثبت داد و بلوکه نیستند.
اینگونه واگذاری مغایرتی با پهنهبندی ندارد؟
دو بار مزایده برگزار کردیم اما متقاضی نبود و مجوز گرفتیم تا به افراد علاقهمند و توانمند واگذار شود و الان هم خرد و کلان را داریم و در کنار یکدیگر کار میکنند.
واگذاری به شرکتهای توانمند هم همیشه سرنوشت خوبی نداشته است. نمونهاش معدن کرومیت.
گاهی مشکل به مسئولین برمیگردد. به نظر من خیانتی که به کرومیت آن منطقه شد بد بود. من سیاسی نیستم و کاری به مسایل سیاسی ندارم. اما هر کس مسئول بوده و از 50 سال پیش کار میکرده، مسوول است. اکنون بدترین جا همان معدن کرومیت است. در این سالها هیچ تغییری را مشاهده نمیکنیم. داریم سنگ خام استخراج میکنیم و اما وضعیت بسیاری بد است. مردم فقیر و بیچاره در آنجا زندگی میکنند اما مدیران هزینهها را برداشتند و به تهران رفتند. هیچ کار فرآوری روی آن نکردیم و خام درآوردیم و فروختیم.
چرا خلع ید نمیشد؟
یکی میآمد و یکی میرفت و دولتی و خصوصی هم شد اما بد واگذار میشد و رانت بود. فلان مدیرعامل دار و دسته خود را سیراب میکرد و دوباره نوبت مدیرعامل بعدی میشد. این نگاه من است و من موقعی میبینم واقعاً عجیب ناراحت میشوم.
چرا الآن فکری نمیشود؟
وضعیت معادن آنجا اسفبار و رقتانگیز است. چندین بار میخواستیم فرآوری در آن منطقه احداث کنیم اما نشد و دولتی بود و تغییر مدیریتی باعثش شد. مهمترین کار و اولویت برای آنجا فرآوری بود که این کار انجام نشد و معادن عمقی شدند.
روزی قیمت کرومیت بالا میآمد مردم منطقه خود برداشت میکردند یکسری دلال میخریدند و مردم امرارمعاش میکردند. آن دلالی و این استخراج غیراصولی ضربه زده ست.
معادن اسفندقه کلاً باید از ابتدا تخته شود و از اول شروع شود. کار کردن در آنجا جرئت میخواهد اما زن و بچه نشسته و با بیل و کلنگ استخراج میکنند.
شرکتی به نام اسفندقه کل منطقه را قرق کرده بود. گفتیم با چند پروانه کارکنید و بقیه را حذف کردیم و بخشی از محدوده را برای اکتشاف به شرکت توانمند دادیم و گفتیم شناسایی کنید و ذخیره را مشخص میکنید و کارخانه بزنید.
دو پهنه تعریف و به شرکت خاتمالانبیا دادیم به دلیل اینکه ازنظر فرهنگی مشکلساز بودند، گفتیم ارگانی بیاید که توانمند باشد تا محلیها مانع کار نشود مهم اکتشاف است تا ببینیم چه ذخیرهای را در آن منطقه داریم.
البته توسط چینی و ایرانیها یک کارخانه فرو کروم 60 هزار تنی در رفسنجان احداث شد که ماده معدنی زیادی می خواهد و در توان شرکت کرومیت ما نیست. بدون اینکه از کرومیت ما استفاده کند از خارج میآورد و فراوری میکند و دوباره صادر میکند. البته در آینده جلوی خام فروشی هم گرفته میشود.
واگذاری به خاتمالانبیا مغایر با سیاستهای دولت نیست؟ چرا به یک شرکت خصوصی واگذار نکردید؟
ما به مزایده گذاشتیم. هر کس میخواهد میتواند شرکت کند و کار را بر عهده گیرد و محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. وظیفه آنها فقط اکتشاف است و حیف است که کاری صورت نگیرد.
شرکت اینقدر بدهی دارند و تأمین اجتماعی هم طلبکار است. آدم خجالت میکشد مدیر شرکت بگوید تو برو با زن و بچهات معدنکاری کن و 20 درصد از تو و 80 درصد از شرکت. اینجور معدنکاری زشت است.
معادن تیتانیوم وضعیتش چطور بود؟
آنچه از 30 پیش یادم است یادم است ما تکنولوژی نداریم و دست چند کشور خاص است. مزایده گذاشتند و یکسری از شوروی آمدند و کارهایی انجام دادند و الان نمیدانم وضعیتش به چه صورت است.
اینکه صنعت و معدن شمال و جنوب استان را جدا کردند، خوب است؟
شاید ازنظر نظارت کار بد نباشد اما نه به شکلی که اداره کل جدا شود و باید به شکل نمایندگی باشد و یکرویه باشد. اگر سیاستگذاری یکسان اعمال میشد بهتر بود. استاندار یکی است ولی صنعت و معدن جداشده از دیدگاه من زیاد خوب نیست.
داستان زغال هم یکی داستانست پر آب چشم!
زغال همداستان خاص خود را دارد. زغال مشکلات عدیدهای دارد و تلاش زیادی کردیم تا وضعیت را سروسامان دهیم. شاید اصرار ما برای اشتغال در این بخش یک اصرار عبث باشد. زغال یک ماده معدنی باارزش است و ما اگر بتوانیم خوب از آن استفاده کنیم و البته داریم یواشیواش کارهایی میکنیم.
معدنها با مشکلات عدیدهای برخورد کردند و نیروی انسانی زیادی تجمع شده است که کارآمد هم نیستند. بعد از یک مدتی در تونل کار کردن توانایی خود را از دست دادهاند. یک تجمع انسانی غیر بهرهور به وجود آمده است. شاید 60 درصد درآمد زغال خرج کارکنان آن میشود و شرکتها بدهکار میشود به دلیل مسائل حقوقی. از طرفی بازار هدف خریدار یکی است و سیاستگذاری را آن انجام میدهد.
پس انگشت اتهام متوجه ذوب آهن اصفهان است؟
ذوب آهن هم مشکلات خاص خود را دارد. ماشینآلاتش فرسوده است و نیازمند نوسازی هستند. از طرفی اکتشافات ما تکمیلنشده است و باید انجام شود. در آیندهای نزدیک با افتتاح واحد کوره بلند زرند 4 میلیون تن زغال نیاز داریم و به هر صورتوضعیت خیلی بهتر خواهد شد و تک خریداری از بین خواهد رفت.
الآن واحدهای کک سازی ما هم زیر ظرفیت کار میکنند!
الآن زنجیره فولاد در استان ما شکلگرفته است درنتیجه آینده خوبی برای زغالسنگ پیشبینی میکنیم.
زیرساختها را نداریم . یعنی یک توسعه نامتوازن در بخش زغال اتفاق افتاده است. خود زغال سود ده نیست و زنجیره ارزش، درجایی از زنجیره ضرر و در جای دیگر سود است.
خوشبختانه با وزارتخانه صحبت کردیم تا بتوان از حقوق دولتی که از معادن وصول میکنیم مثلاً سوبسید بدهیم و هم اینکه کمک کنیم و بیاییم بهجای تزریق پول تجهیزات ایمنی را بالا ببریم تا ماشینآلات خود را نو کنند وگرنه زغال با این وضعیت آینده خوبی نخواهد داشت.
بعد از انقلاب هم هیچ آمادهسازی اتفاق نیفتاد؟
طبیعی است به دلیل اینکه دارند روزمرگی میکردند. آن زمان سوبسید میگرفتند و هیچوقت زغال باصرفه نبوده است.
خیلی ها میگویند مشکل زغال این است که واگذاریها قابل دفاع نیستند!
زمانی خوب بود. آمدند نیروی انسانی را کم کردند. متأسفانه بعد از سال 88 دوباره تزریق شدند و همانها برگشتند و الآن نیروی مازاد داریم که معضلی برای زغال شده است.
یکی از موارد دیگر این است که بخش خصوصی چون زیر نظارت دقیق نبود و میخواستند زودتر به سود برسند، به یک سری مسایل توجه نداشتند.
اگر چه گروهی از فعالان بخش خصوص خوب عمل میکنند اما برخی معتقدند در صنعت زغال کارگران استثمار میشوند. چرا حقوق 200هزارتومانی یک کارگر برای سازمان شما عادی است؟
الآن معضل بیکاری در کشور ما حاد است و بخش خصوصی هم میخواهد کار کند و حداقل سودی داشته باشد. از هیچ بخش خصوصی توقع نداشته باشید که همین جوری کار کند.
نمیتوان گفت استثمار. الآن چون موقعیت شغلی در بخش زغال به گونهای است که سرمایهگذار هم سود خود را میخواهد و از طرفی بدهکار است و کارگر به دلیل نبود کار، تن به کار با این شرایط میدهد.
بروید ببینید کدامیک از بخش خصوصی سودهای هنگفتی میخورند و به نظر من وضعیت هر دو گروه شکننده است.