مصیب سالارپور عضو شورای مرکزی جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان نوشت:
از منظر جامعه شناسی سیاسی، یکی از مهمترین ارکان برای رشد و توسعه سیاسی، احزاب و تشکل های سیاسی هستند.
احزاب و تشکل هایی که در جدالی مسالمت آمیز و دموکراتیک برای کسب قدرت، نقد قدرت و تاثیرگذاری بر شئون قدرت و حاکمیت با سایر گروهها و جریان های سیاسی دائما در حال رقابت و چانه زنی و رویارویی نرم هستند.
استان کرمان بعنوان پهناورترین استان کشور، در سالیان گذشته، توسعه نسبی در شئون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را به خود دیده است.
قطعا بعد توسعه سیاسی نیز در دیار کریمان دنبال شده اما به جرات میتوان گفت که به دلایل متعدد، توازن نسبی میان ابعاد مختلف توسعه دیده نمیشود؛ که البته این عدم توازن در ابعاد توسعه نه مختص استان کرمان در مقیاس کشور است و نه مختص کشور ایران در مقیاس بین المللی، بلکه توسعه نامتوازن یکی از معضلات کشورهای در حال توسعه است و با گذشت زمان و عبور کشورهای در حال توسعه از دوره های اولیه توسعه، به تدریج نگاه سران، تصمیم گیران و تصمیم سازان و حتی نگاه مردم این کشورها از بعد اقتصادی به سمت ابعاد دیگر و از جمله بعد توسعه سیاسی چرخش خواهد داشت.
در استان پهناور کرمان، البته در انتخابات اخیر شوراها، با پررنگ تر شدن «رای به لیست» در کرمان و بسیاری از شهرهای استان، بارقه امید در دل بسیاری از تحلیل گران سیاسی استان روشن شد که روند توسعه سیاسی در استان کرمان از آنچه پیشبینی میشد سریعتر پیش می رود.
دو سال از آغاز فعالیت جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان میگذرد و این دو سال تجارب و دستاوردهایی را پیش روی اصلاح طلبان استان کرمان گذارد که در برخی عرصه ها شاید کمتر چهره سیاسی انتظار داشت.
اینکه در استان پهناوری چون کرمان که فاصله مرکز استان تا برخی مراکز شهرستان هایش قریب 500 کیلومتر است، بتوان در کمتر از دو سال یک تشکیلات نوپا را سازماندهی کرد و در همه شهرستان ها، نیروهای برجسته اصلاح طلب را شناسایی و در فرایندی دموکراتیک برگزیدگان آنها به عنوان شورای اجرایی جمعیت در آن شهرستان معرفی شوند، در عمل کاری بسیار پیچیده و قابل تحسین است.
فعالیت جمعیت توسعه و آزادی استان در این دو سال، جلسات منظم شورای مرکزی و سایر ارکان جمعیت، نقش آفرینی نسبی این تشکل سیاسی استانی در انتخابات اخیر که البته میتوانست پررنگ تر و کاراتر نیز باشد، چشم انداز بسیار روشنی را برای آینده فعالیت و کار تشکیلاتی مجموعه اصلاح طلبان استان ترسیم نمود. تا جایی که میتوان با فربه تر و کارآمد تر کردن این تشکل سیاسی نوپا، نقش آفرینی و تاثیر گذاری جمعیت توسعه و آزادی را در عرصه های سیاسی استان پررنگ تر کرد.
به عنوان یک نظاره گر سیاسی میتوانم مواردی را پیشنهاد دهم که بنظر نگارنده با لحاظ کردن این موارد شاهد بالنده و پویا تر شدن نقش و جایگاه سیاسی این تشکل نوپای استانی خواهیم بود:
1. کادر سازی و نیروسازی از طریق آموزش های مداوم در همه ابعاد، البته در همه جغرافیای استان
2. انتقال آرام و تدریجی تجارب سیاسی و اجرایی اصلاح طلبان پیشکسوت استان به نسل سوم و چهارم انقلاب. تا جایی که جمعیت توسعه و آزادی به عنوان الگویی در این زمینه مطرح شود
3. پر رنگ کردن نقش و حضور بانوان بعنوان نیمی از بدنه جامعه در جمعیت توسعه و آزادی استان
4. اهتمام بیشتر بزرگان اصلاح طلب این تشکل سیاسی برای ارتباط دادن میان کار و فعالیت تشکیلاتی و کسب قدرت اجرایی در بدنه اجرایی استان
5. اکنونکه فعالیت تشکیلاتی سازمانیافته و گستردهای همچون جمعیت توسعه و آزادی استان، جایگزین فعالیتهای غیرسازمانی و جستهوگریخته سالیان نهچندان دور شده است، میطلبد که بزرگان اصلاحطلب استان نیز، آرامآرام، تصمیمگیری پیرامون رویدادهای مختلف سیاسی در استان و شهرستانها (مانند انتخاب کاندیداهای مجلس و شوراها، اعلام نظر مشورتی پیرامون مدیران اجرایی شهرستانها و...) را به نیروهای سازمانیافته در این حزب سیاسی واگذار کنند.