کد خبر: ۲۹۳۶۹
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۳
ارسال به دوستان
ذخیره
گزارشی از وضعیت کاروانسرای کوزه گران کرمان
کاروانسرای کوزه گران حدود ۱۵۰ سال قبل در دوره قاجار ساخته‌شده و بانی آن حاج محمد کوزه‌گر و حسین سلطانی بودند.این کاروانسرا از کاروانسراهای درون‌شهری است که در اواسط راسته‌بازار میدان قلعه قرارگرفته، این کاروانسرا فضایی درونگرا و دارای حیاط مرکزی است که حجره‌های آن در چهارضلع حیاط احداث‌شده‌اند.

گروه جامعه /محمدصالح امیری

وارد بازار قلعه شده‌ام، بازاری با قدمتی به درازای تیموریه تا قاجاریه؛ حجره‌هایی دربسته، تعداد معدودی حجره هستند که درب‌هایشان باز است با پیرمردهایی در پشت پیشخوان.

از یک پیرمرد پارچه‌فروش می‌پرسم: «کاروانسرای کوزه گران کجاست؟» و او راهنمایی‌ام می‌کند: «برو جلوتر، یک در چوبی بزرگ است تابلو هم دارد.» از این بازاری پیشکسوت پرست و جو کردم تا ببینم چگونه رفت‌وآمدهایی در این کاروانسرای متروک صورت می‌گیرد و متوجه شدم که کارگرهای افغان در اینجا سکونت دارند و پاتوق معتادان گردی و تزریقی مهاجر و محلی ست.

جلوتر می‌روم، با حجره‌هایی اکثراً دوقفله و سه قفله، با درب‌های آهنی زنگ‌زده و درب‌های چوبی که از تجزیه و تغییر رنگ و شکلشان، معلوم است که قدیمی هستند. به یک حجره می‌رسم که نخ و لوازم ریسندگی می‌فروشد، یک پیرمرد بر روی صندلی نشسته است؛ می‌خواهم حس او را در مورد «کاروانسرای کوزه گران» بدانم؛ با نگاهی که در آن «هر چه رشتیم، پنبه شده است»، ساز می‌زند، به‌قدر لحظه‌ای به من خیره می‌شود و می‌گوید: «یک در بزرگ چوبی هست، برو جلوتر» از او هم پرس‌وجو می‌کنم تا ببینم مشاهداتی از رفت‌وآمدها به این محل دارد یا نه؛ او می‌گوید: «نه! هیچ‌کس نیست، با خیال راحت برو داخل، همه جاشو نگاه کن»

به راه می‌افتم، از زیر داربست‌ها و از روی گونی‌هایی که با ترتیب، بر سر و زیر پاهایم است می‌گذرم، و زودتر ازآنچه فکر می‌کردم، به کاروانسرا رسیده‌ام؛ سرم را، بلندا و بزرگی لنگه‌ی در سردر چوبی، بالا می‌برد. سرم را پایین می‌گیرم؛ با یک مرد که کنار شیر آبی که در ابتدای کاروانسرا، جدیداً نصب‌شده است مواجه می‌شوم، در حال شستن دست‌هایش است.

 وارد کاروانسرا می‌شوم، در زیر سقف، از زیر یک طاق، دو اتاقک قدیمی و آجری از من پذیرایی می‌کنند؛ یک اتاق، که انگار خاک بر سرش ریخته است. انبوه از تل‌های خاک است و اتاق دیگر، انگار انبار مصالح بنایی و ساختمانی است: «چندین گونی پر از سیمان، چیده شده بر روی‌هم.» از زیر طاق گذر می‌کنم، لب حوض می‌ایستم، سرم را بالا می‌گیرم، بر بالای بالکون، یک مرد ایستاده است؛ از او می‌پرسم: «آیا شما سرایدار اینجا هستید؟» 

او با لبخندی محو، زیر لبی پاسخ می‌دهد: «نه»؛ طوری محترمانه و درعین‌حال کاوشگرانه به او می‌نگرم و سعی می‌کنم که با نگاهم از او بپرسم: «اینجا چه می‌کنید؟» انگار این انتقال حسی، به تله‌پاتی تبدیل‌شده است، چون قبل از اینکه به زبان بیاورم، او دستش را سایه‌بان چشم‌هایش می‌کند تا بتواند با روانی آسوده و فارغ از اغتشاش نور تند خورشید، برایم تفهیم کند که اینجا چه می‌کند: «من پیمانکارم، پیمانکار بخش خصوصی سازمان میراث فرهنگی؛ ما برای بازسازی و مرمت سقف بازار، به اینجا آمده‌ایم. 

دفتر کار من و اسکان و استراحتگاه کارگران اینجاست و همچنین محل نگهداری اسباب و وسایل کارمان و مصالح ساختمانی» همان‌طور که داشت توضیح می‌داد، من یک‌لحظه از ذهنم گذشت که این پیمانکار و این حال و هوای همگون با ساخت‌وساز، ناشی از مرمت و تعمیر این کاروانسراست. 

گفتم: مگر اینجا جزء آثار ملی نیست؟! مگر اینجا زیر نظر میراث فرهنگی نیست؟!
«نه اینجا ملک شخصی است و ما از صاحب سه دانگ آن، که در ابتدای همین بازار قلعه کفش‌فروشی دارد، اجازه گرفتیم تا از این محل، استفاده کنیم. یک صاحب آن یزدی است و یزد است. روزی که ما به این محل آمدیم، یک کامیون فقط سرنگ ازاینجا خارج کردیم. و دو کامیون دیگر هرچه کثافت و آشغال که فکر کنید، مثل لحاف‌کهنه.» اتاقی را به من نشان می‌دهد که بعد از جمع‌آوری زباله‌ها، هنوز بوی تعفن از هر سویش، به مشام می‌رسد و این نشان از این دارد که این کثافت‌کاری‌های صورت گرفته، عمیق هستند و ریشه در مدت طولانی دارد.

او می‌گوید: «باید صاحبان ملک، این مکان را به میراث فرهنگی بفروشند تا میراث، اقدام به بازسازی آن کند که مالکان آن هیچ تمایلی برای فروش آن نشان نداده‌اند.»

یک افغان را بر بالای بام کاروانسرا می‌بینم که از پله‌ها پایین می‌آید و به اتاقک آجری که وسط کاروانسرا است وارد می‌شود، بر در اتاقک، یک پرده است؛ انگار رختکن کارگران است و شاید هم دستشویی باشد.

از در کاروانسرا بیرون می‌روم، به همان حجره‌ی ریسندگی می‌رسم، یک جذبه‌ی تاریخی و کهن‌سال مرا وادار می‌کند که دوباره به سراغ این پیرمرد بروم حالا به هر بهانه‌ای که می‌شود. از او می‌پرسم: شما می‌دانید، مغازه‌ی کفش‌فروشی شخصی که مالک کاروانسرای کوزه گران است، دقیقاً کجاست؟

«نه نمی‌دانم! من فقط میدانم که کاروانسرای کوزه گران کجاست.»

به مسیرم ادامه می‌دهم تا اینکه به انتهای بازار، به ابتدای بازار می‌رسم؛ یک مرد جوان بر روی صندلی نشسته است، دقیقاً روبه روی کفش‌فروشی؛ پسر صاحب کاروانسراست. 

از او می پرسم قطعاً کاروانسرای کوزه‌گران، از پدربزرگتان، به پدرتان ارث رسیده است؟ آیا پدرتان، از این مالکیت، سند و مدرکی در دست دارد؟ «بله»

آیا درست است که این محل، محل فروش پارچه بوده است؟ «خیر؛ در زمان قاجاریه، محل فروش کوزه بوده است و پدربزرگ و پدر بنده، به فروش کفش مشغول بودند.»

تابه‌حال روی این ملک قیمت گذاشته‌اید؟ یا کسی، مثلاً کارشناسان میراث فرهنگی، روی این کاروانسرا قیمت گذاشته‌اند؟

«ما اصلاً قصد فروش نداریم. ملکمان است و اختیارش را داریم.»

آن‌یک نفر یزدی که می‌گویند یکی از مالکان این کاروانسرا است، چه کسی است؟ «به‌غیراز پدر من، هیچ‌کس مالک این کاروانسرا نیست؛ حدود صدسال پیش، پدرم، با مبلغ صد هزار تومان یک‌دانگ این ملک را، از او، برای همیشه، رهن کرده است؛ صدهزارتومانی که با آن، آن زمان، می‌شد، کل خیابان «امام» را خرید!»

مدیر حفظ و احیا اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان کرمان در خصوص وضعیت فعلی کاروان‌سرای کوزه‌گران گفت: در مبحث کاربری‌ها و اعطای کاربری به اماکن فرهنگی و تاریخی حفظ شأن و هویت بنادر درجه اول اهمیت قرار دارد و بایستی کاربری جدید متناسب با شأن اثر و عوامل دیگری همچون هماهنگی ساختار و کالبد بنا با کاربری و عملکرد جدید، هم‌جواری‌های بنا و غیره انتخاب گردد و به‌گونه‌ای باشد که حداقل دخل و تصرف در بنا صورت پذیرد.

این پاسخ مجتبی شفیعی منجر به طرح این سؤال شد که شما، به‌عنوان مدیر حفظ و احیا اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان کرمان، برای احیای این سرا چه کرده‌اید؟ و شفیعی پاسخ داد: به‌طورکلی، با توجه به کمبود و اعتبارات دولتی در مبحث مرمت و احیا ابنیه تاریخی، استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در این موضوع، البته با نظارت کامل سازمان میراث فرهنگی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و ضرورت دارد.

شفیعی با بیان این‌که کاروانسرای کوزه گران حدود ۱۵۰ سال قبل در دوره قاجار ساخته‌شده و بانی آن حاج محمد کوزه‌گر و حسین سلطانی بود، گفت: این سرا، بر پایه تحقیقات میدانی محل فروش پارچه، نخ و ریس قالی و پشم بوده و نام کوزه گران از نام بانی گرفته است.

او افزود: کاروانسرای کوزه گران از کاروانسراهای درون‌شهری است که در اواسط راسته‌بازار میدان قلعه قرارگرفته، این کاروانسرا فضایی درونگرا و دارای حیاط مرکزی است که حجره‌های آن در چهارضلع حیاط احداث‌شده‌اند.

شفیعی اظهار داشت: او با بیان این‌که اکثر کاروانسراهای ایران در دوره صفوی و قاجار احداث‌شده‌اند، خاطرنشان کرد: کاروانسراهای درون‌شهری کرمان عمدتاً در دوره قاجار ساخته‌شده‌اند و یکی از دلایل ساخت چنین فضاهایی در کنار راسته‌بازارها، عدم جوابگویی مغازه‌ها و حجره‌های راسته‌بازار به نسبت حجم مبادلات تجارت بوده که منجر به ایجاد چنین فضاهایی شده است.

شفیعی اظهار داشت: در زمان حال نیز در خیابان‌ها و معابر در کنار مغازه‌ها، پاساژها و مراکز تجاری شکل می‌گیرند.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

انهدام باند سازمان يافته قاچاق سوخت در کرمان

جدیدترین قیمت خودرو در بازار امروز 9 اردیبهشت 1403

ارسال بیش از 2 هزار اثر به جشنواره بین‌المللی شعر رضوی

پیش‌بینی هواشناسی از وضعیت هوای کرمان طی سه روز آینده

بازدید از موزه‌ها برای معلم‌ها و استادان رایگان شد

رشد ۳ برابری مسمومیت با قارچ‌های وحشی/هشدار به طبیعت‌گردها

بارندگی‌ها 1700 میلیارد تومان به زیرساخت‌ها و بخش کشاورزی راور خسارت وارد کرد

ثبت‌نام کلاس اولی‌ها از ۱۹ اردیبهشت آغاز می‌شود

استاندار کرمان: واگذاری معادن به واحدهای تولیدی در سایر استان‌ها پذیرفته نیست

رئیس پلیس‌راه استان کرمان: هزار و 66 نفر در تصادفات سال گذشته جان خود را از دست دادند

پربازدید ها

پیش‌بینی هواشناسی از وضعیت هوای کرمان طی سه روز آینده

سامانه بارشی جدید آخر هفته وارد کرمان می شود / پیش بینی رگبار پراکنده باران طی امروز و فردا

تیراندازی مرگبار؛ رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی در عنبرآباد دو کشته بر جای گذاشت

نقدی به سخنان رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان درباره خرابی دستگاه ام.آر.ای کلینیک بعثت و مجوز انرژی اتمی

کارگاه تولید مواد مخدر صنعتی در ماهان متلاشی شد

رئیس پلیس‌راه استان کرمان: هزار و 66 نفر در تصادفات سال گذشته جان خود را از دست دادند

کبد جوان 22 ساله کرمانی، به یک بیمار زندگی دوباره بخشید

رئیس مرکز کنترل دخانیات دانشگاه شهید بهشتی: مصرف قلیان در جمعیت نوجوان در حال افزایش است

رئیس کل دادگستری استان کرمان تاکید کرد: تعیین تکلیف کارگاه‌های ضایعاتی برای مقابله با سرقت

انهدام باند سازمان يافته قاچاق سوخت در کرمان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)