گفتارنو/عماد محسنی تکلو:
احسان قربانی نوازنده تنبور، آهنگساز و سرپرست گروه موسیقی مولاناست. گروهی که سال 86 با دور همی چند جوان نوازنده کرمانی نه به قصد تشکیل گروه که به قصد همنوازی تمرینی کارش را آغاز کرده و سال 87 اولین کنسرتش را در کرمان برگزار میکند. رفته رفته کار گروه این قدر جدی میشود که برای چند اجرا در ترکیه و یک اجرا هم در هند به این کشورها سفر میکند. آخر همین هفته اما جدیدترین کنسرت این گروه قرار است در کرمان برگزار شود. به همین بهانه پای حرفهای احسان قربانی نشستیم. کسی که نوازندگی تنبور را با فواد توحیدی شروع کرد و بعدها در مسترکلاسهای استاد علی اکبر مرادی هم استفاده کرد. خودش اما نوازندگیاش را بیشتر مدیون فرنود الهامی و جهانبخش رستمی میداند. قربانی در این گفتوگو از مشکلات گروههای کرمانی در برگزاری کنسرت گلایه کرد و گفت: آن طور که انتظار دارد حمایت نمیشوند.
برای شروع در خصوص اجراهایتان در کرمان بگویید، کنسرت عصر جمعه چندمین کنسرت گروه شماست؟
این اجرا پنجمین کنسرت ما در کرمان است. پیش از اولین کنسرتمان در فرهنگسرای کوثر بود. بعد در تالار وحدت دانشگاه باهنر اجرا داشتیم، بعد کنسرتی داشتیم در تالار خانه شهر و بعد هم در سینما شهرتماشا. البته ما اجراهای دیگری هم غیر از کنسرت داشتیم. مثلا اجراهایی که برای برخی خیریهها انجام میدادیم.
در این اجراها و کنسرتها در طول سالیان چه تغییراتی در ساز بندی و آهنگ سازی داشتید؟
هر سال سعیمان این بوده حداقل سه قطعه جدید کار کنیم. یعنی برای هر کنسرت حداقل سه قطعه از آهنگهای کنسرت قبل را حذف میکنیم و سه قطعه جدید جایگزینش میکنیم. این رویکرد ماست. هر سال هم سازبندیمان را تغییر میدهیم. در کنسرت فرهنگسرای کوثر که کنسرت اول ما بود فقط تنبور و تار وجود داشت به اضافه تنبک و دف به عنوان ساز کوبهای. در کنسرت بعد به این سازها کمانچه هم اضافه شد و تعداد تنبورها از 4 تنبور به 8 تنبور افزایش پیدا کرد. امسال هم برای کنسرت جدید ساز «دیوان» را اضافه کردیم. مضاف بر اینکه رنگ بندی صداهایی که شنیده میشود در کنسرت جدید خیلی تغییر کرده.
کمی از گروه مولانا بگویید، نوازندههای گروه مولانا همه کرمانی هستند؟
بله، در واقع دقیقتر بگویم استان کرمانی هستند. چون ما آقای محیط را داریم که از رفسنجان میآید و نوازنده جدید کمانچه ماست.
گروه مولانا چه سالی تشکیل شد؟
اولین کنسرت گروه مولانا در سال 87 برگزار شد اما شروع به کار این گروه از سال 86 بود. ابتدا هم قرار نبود گروه باشیم و حرفهای کار کنیم. یک جمعی برای دور هم جمع شدن و ساز زدن تشکیل شد که به مدت 5-6 ماه فقط تمرین میکردیم. بعد به جاهای خوبی رسیدیم و نوازندههای خوبی به ما اضافه شد که به این نتیجه رسیدیم پتانسیل این وجود دارد که در قالب یک گروه فعالیت کنیم. در مدت این 7 سال باید بگویم هر هفته تمرین داشتیم. یعنی هر هفته در منزل یکی از اعضای گروه جمع میشویم و تمرین میکنیم. و اگر نگویم گروه مولانا تنها گروه منظم کرمان که باید بگویم یکی از گروههای منظم کرمان است که به صورت مداوم تمرین دارد و کنسرت میدهد.
اسم مولانا در کارهای شما خودش را نشان میدهد؟
بله، حتما در هر اجرا حداقل سه شعر از اشعاری که استفاده میشود از اشعار مولاناست.
در خصوص اجراهای خارج از کشورتان هم بگویید. در کدام کشورهای اجرا داشتید؟
چندین بار در ترکیه کنسرت دادیم، یک بار در هند و خود بنده در قالب یک گروه دیگر کرمانی در ژاپن اجرا داشتیم.
بازخوردها نسبت به موسیقی ایرانی در خارج از کشور چگونه است؟ به خصوص در کشوری مانند ژاپن که مراودات فرهنگی ما با آن کم است و قاعدتا گوش ژاپنیها با موسیقی ایرانی آشنا نیست؟
بازخوردها متفاوت است. مثلا در قونیه که آرامگاه مولانا هم هست بازخوردهایی که دیدیم بسیار خوب بود. چه ایرانیهایی که در قونیه بودند و چه غیرایرانیهایی که حضور داشتند. اما این بازخوردها با بازخوردهایی که مثلا در استانبول میدیدیم متفاوت بود. موسیقی در کشورهای دیگر برخلاف تعریف ما از موسیقی بر طبق کلام نیست. آنجا حتی اگر کلام را هم متوجه نشوند مینشینند و موسیقی را گوش میدهند. اما اینجا ذائقه مردم به سمتی رفته که حتما به موسیقیای توجه میکنند که کلامش را متوجه شوند. مثلا در کشورهای اروپایی سمفونیهای زیادی گذاشته میشود که کلام هم ندارد و مردم هم استقبال میکنند اما اینجا مردم حاضر نیستند 30 ثانیه به چنین موسیقی بی کلامی گوش دهند.
مخاطبان شما در خارج از کشور ایرانیها هستند؟
متفاوت است. هم ایرانیها هستند و هم غیرایرانیها. مثلا در قونیه بیشتر مخاظبان ما ایرانیست. اما در هند تمام کسانی که در کنسرت ما حضور داشتند خارجی بودند.
اجرای امسال چه ویژگیهایی دارد؟ چند قطعه اجرا میشود و آیا آهنگسازی این قطعات در گروه انجام شده؟
امسال 8 قطعه اجرا میکنیم که دو قطعه از ساختههای اساتید بزرگ تنبور است. یکی به یاد استاد سید خلیل عالی نژاد از ساختههای ایشان است و دیگری از گروه تنبور شمس و استاد پورناظری کاری را اجرا میکنیم. به جز این دو اثر باقی آهنگها در گروه مولانا آهنگ سازی شده و اجرا میشود. سه قطعه آهنگ سازی من است و یکی از قطعات کار مشترک من و دانیال دریانی است.
به بحثهای اجرایی هم کمی ورود کنیم. شما به عنوان سرپرست یک گروه کوچک که در کرمان شکل گرفت و رشد کرد، چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتید؟
بزرگترین مشکل ما و همه گروهها عدم حمایت است. عدم حمایت از سوی تمام ارگانهای مربوطه. تاکنون اتفاقات خوب زیادی هم افتاده اما هنوز با آن چیزی که ما انتظار داریم خیلی فاصله داریم. مثلا همین کنسرتمان را مثال بزنم. همزمان با این کنسرت چندین کنسرت دیگر هم از گروههای غیر کرمانی برگزار میشود. و این به اجرای ما خیلی ضربه میزند. حداقل انتظار ما این است وقتی یک گروه کرمانی میخواهد کنسرت برگزار کند، در آن یکی دو هفته کنسرت دیگری برگزار نشود.
اعتراض هم کردهاید؟
بله، اعتراض کردیم. البته این روندی است که مدتی در کرمان شکل گرفته و دارد به گروههای کرمانی آسیب میزند و آن هم کنسرتهای زیاد گروهها و خوانندههای غیر کرمانی است. این روند باعث شده حتی گروههایی از کرمان که آماده اجرا هستند برای اجرا گذاشتن تلاش نکنند. چون ممکن است همزمان با کنسرتشان چند کنسرت دیگر برگزار شود و ضرر مالی کنند. و کنسرتی هم که توجیه مالی نداشته باشد، کسی آن را برگزار نمیکند. به همین دلیل است که شما میبینید در سال ممکن است تنها یک کنسرت از گروههای کرمانی برگزار شود. تا زمانی که این حمایت از سوی ارشاد صورت نگیرت گروههای کرمانی پا نمیگیرند.
دلیل اینکه شما از یک و نیم سال پیش تا به حال کنسرتی برگزار نکردید، همین مشکلات بود؟
اینها تنها بخشی از مشکلات است. بخشی از مشکلات هم مربوط به خود گروه است. تا بخواهیم چند کار جدید آهنگسازی کنیم و هماهنگ شویم به هر حال مدتی طول میکشد. دلمان میخواهد تا زمانی که به سطح قابل قبولی از آمادگی نرسیدیم کنسرت نگذاریم.
با مشکلاتی از قبیل لغو کنسرت هم مواجه شدهاید؟
خیر تا به حال چنین مشکلاتی نداشتیم
برنامهای هم برای انتشار آلبوم دارید؟
صددرصد، یک سری برنامهها داریم که به زودی آلبوم اولمان را منتشر کنیم. البته برنامهریزی گروه به این شکل است که اول یک موزیک ویدئو بسازیم، مجوزهایش را هم بگیریم و آن را در فضای مجازی منتشر کنیم. بعد برویم سراغ انتشار آلبوم.
چرا مردم کرمان نباید از این شادی برخوردار باشند .
چرا نباید شهر شادی داشته باشیم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟